با درد دوريت چه كنم ..!
نگاهت فریاد میزند در دلم.........!
نگاهم کن.......!
نگاه تو فقط نگاه نیست......!
نمیدانی در نگاهت چه میبینم........!
من با نگاهت دنیایی دارم.......!
باچشمانت.......!
با دستانت......!
با درد دوریت چه کنم........؟
درد......!
درد را از هر طرف بنویسم درد است......!
پس آرام باش.......!
با رفتنت من هم میروم......!
اجازه ی رفتنم فقط یک خداحافظی است.......!
من برای ملاقات خالقم آماده ام.......!
بودنت را میخواهم.......!
تو خود میدانی که چقدر نیاز به بودنت دارم.....!
نگو.....!
نگو که فکر کن کنارتم......!
از من نخواه......!
فکربودنت را با بودنت یکی ندان......!
فاصله......!
یک حرف ساده.......!
اما پر از فاصله........!
نگاه کن........!
بخند.....!
بخند که من با خنده ات زنده ام......!
من فقط.......!
سکـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــوت میکنم.............!
♥در این خانه ی متروکه ی ویران را کسی دیگر نمی کوبد
یاریم کن تا آنچه را دانسته یا ندانسته میشکنم دل نباشد...به سراغ من اگر میایی دگر آسوده بیا ، چند وقتیست که فولاد شده چینی نازک تنهایی من.دیدی که سخت نیست تنها بدون من ، صبح میشود شب ها بدون من ، این نبض زندگی بی وقفه میزند ، فرقی نمیکند بامن ، بدون من ، دیروز اگرچه سخت امروز هم گذشت ، طوری نمیشود فردا بدون من...رفتی و در باورم باران گرفت ، خاطراتت در وجودم جان گرفت ، در عبور از فصل بارانهای سرد ، باتو بودن نقطه پایان گرفت ، باتو بودن عادت دیرینه بود ، روزگار از من تورا آسان گرفتترکم مکن ای عشق ، من بی همزبانم
تنها تویی ای نازنین آرام جانم
اینجا کسی در سینه اش رویا ندارد
دل را سپردن تا ابد معنا ندارددیشب از دلتنگیت بغضی گلویم را شکست
گریه ای شد بر فراز آرزوهایم نشست
من نگاهت را کشیدم روی تاریخ غزل
تا بماند یادی از روزی که بر قلبم نشستاشک چشمام جمع شده ، یواش یواش سنگ شده
خبر داری چه اندازه ، دلم برات تنگ شده ؟ای کاش دلت از دل تنگم گذری داشت
ای کاش نگاه تو بر این سو نظری داشتباید فراموشت کنم، چندیست تمرین میکنم/ من میتوانم، میشود، ارام تلقین میکنم /کم کم ز یادم میروی، این روزگار و رسم اوست /این جمله را با تلخی اش، صد بار تمرین میکنم
تا حالا شده دلت بگیره از دست غصه دق کنه بمیره
تا حالا شده که محتاج بشی حتی خدا هم دستاتو نگیره
تا حالا شده یه روز بی خبر عشقت بره بهونشو بگیری
بفهمی هر چی می گفت دروغ بود کم بیاری دلت بخواد بمیری
ای خدا زندگیم نقش بر آب حال قلب عاشقم بد جور خراب
قسمت میدم که جونمو بگیری زنده بودن واسه من عین عذاب
تو که از حال دلم با خبری چرا گریه هام نداره اثری
به چه جرمی ای خدا بگو به من داری آبروی من رو می بری
تا حالا تنها یه جا نشستی بی سر و صدا توی خودت شکستی
حس خجالت بشینه رو چهرت از این که حس کنی اضافی هستی
تا حالا شده چیزی ببینی دلت بخواد کور بشی و نبینی
واسه پنهون کردن گریه هات زیر بارون بدون چتر بشینی
نیا نیا گل نرگس جهان که جای تو نیست
دو صد ترانه به لبها یکی برای تو نیست
نیا نیا گل نرگس که در زلال دلی
هزار آینه نقش و یکی ز خال تو نیست
نیا نیا گل نرگس تو را به خاک بقیع
که شهر ما نه مُهیای گامهای تو نیست
نیا نیا گل نرگس به آسمان سوگند
قسم به نام و نهادت دلی برای تو نیست
نیا نیا گل نرگس ز رنجمان تو مکاه
کسی ز خلق و خلائق فدای راه تو نیست
نیا نیا گل نرگس بدان و آگه باش
که جای سجده گه ِ ما هنوز مال تو نیست
نیا نیا گل نرگس که چون علی تنها
به فجر صبح ظهورت کسی کنار تو نیست
نیا نیا گل نرگس به مجلس ندبه
که ندبه ، ندبه خرقه است و پایگاه تو نیست
نیا نیا گل نرگس دعای عهد کجاست؟
نه این نماز جماعت به اقتدای تو نیست
نیا نیا گل نرگس به جان تشنه عشق
دعا دعای ظهور است ولی برای تو نیست
نیا نیا گل نرگس سقیفه ها برپاست
ردای سبز خلافت ولی برای تو نیست
نیا نیا گل نرگس به مادرت زهرا
کسی برای شهادت به کربلای تو نیست
نیا نیا گل نرگس نیا به دعوت ما
هزار نامه کوفی یکی برای تو نیست
نیا نیا گل نرگس فدا شوی مولا
برای عصر عجیبی که خواستار تو نیست ......
دوست دارم کمی نصیحت بکنم این بهار مال من و مال تو نیست
سال نو سال من و سال تو نیست ابن بهار ادامه ی زندگیه ریشه و خاطره و بچگیه
این بهار مال مادربزرگیه که در خونه شو هیشکی در نزد همه روزاشو تو تنهایی شمرد
یه نفر حتی یه روزم سر نزد این بهار مال همون کودکیه که لباسش از خودش بزرگتره
همه سال کار میکنه تا شب عید از پدر یه آبرویی بخره نوبهارشون مبارک فصل سبزشون مبارک کوه سنگین نداشتن روی دوششون مبارک بی خیالیمون مبارک ماه و سالمون مبارک سفر دور و دراز به شمالمون مبارک این بهار مال من و مال تو نیست سال نو سال من و سال تو نیست این بهار ادامه ی زندگیه ریشه و خاطره و بچگیه این بهار مال هموناییه که نمی خوان سفره هفت سین بچینن تا مبادا وقتی سفره چیده شد جای هرکی رفته خالی ببینن این بهار مال هموناییه که سوز سرما رو تحمل میکنن سرچهارراه پشت یک چراغ سرخ وطنو ایرانو غرق هزار گل میکنن نوبهارشون مبارک فصل سبزشون مبارک کوه سنگین نداشتن روی دوششون مبارک بی خیالیمون مبارک ماه و سالمون مبارک سفر دور و درازه به شمالمون مبارک این بهار مال من و مال تو نیست سال نو سال من و سال تو نیست این فقط ادامه ی زندگیه ریشه و خاطره و بچگیه ...
تولدم مبارک!!!
تولد......تولد .........تولدم مبارک
مبارک مبارک تولدم مبارک
بیام شمع ها رو فوت کنم که ۱۰۰سال زنده باشم!!!
هوووووووووورا بالاخره فوت کردم
تفلدم مفارک!!!
خدایا ؛
به علمای ما مسئولیت
به عوام ما علم
به مومنان ما روشنایی
به روشنفکران ما ایمان
به متعصبین ما فهم
به فهمیدگان ما تعصب
به زنان ما شعور
به مردان ما شرف
به پیران ما آگاهی
به جوانان ما اصالت
به اساتید ما عقیده
به دانشجویان ما عقیده
و به خفتگان ما بیداری عطا فرما ....